-
165
پنجشنبه 23 شهریورماه سال 1391 15:18
خدایا توفیق بده بندگیتو کنم می خوام بنده باشم نه آزاد یکی یکی کارایی رو که گفتی انجام میدم کمکم کن. چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 21:57
-
164
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 21:21
خدایا آیامیشه بیست چهارم شهریور من بی نهایت خوشحال باشم ازقبولی توی تربیت معلم توی رشته ی ادیبات عرب خدایادفعه ی بعد که میام این وبلاگ بی نهایت خوشحال باشم و از سازندش تشکر کنم یعنی میشه؟ چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 11:08
-
163
یکشنبه 19 شهریورماه سال 1391 22:33
سلام خداجون دستت طلا سلام عزیزم قول داده بودم اگه قبول شدم بیام بهت خبر بدم وحالا قبول شدم البته هنوز مصاحبه مونده قبول بشم برام دعاکن قبول شدم خبرت میکنم چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 00:33
-
162
جمعه 17 شهریورماه سال 1391 23:02
سلام کلی حرف دارم که با خدا بزنم اما نمیدونم که چرابهش نمیگم دلم سنگینه نه عاشق شدم نه عشقم ولم کرده اما باید از کلاس زبان رفتن برای در سام دل بکنم کلاس زبانی که بهم گفتن اگه همین جوری ادامه بدی میتونی تا دو سال دیگه تدریست رو شروع کنی از یه طرف نمیخوام کلاس نرم از طرف دیگه میدونم اگه برم به درسم لطمه میزنه موندم بین...
-
161
پنجشنبه 16 شهریورماه سال 1391 22:47
از به سمت خدا رفتن نمی ترسم، از اشتباه به سمت خدا رفتن می ترسم... سه شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 00:45
-
160
جمعه 10 شهریورماه سال 1391 01:06
خدایا از این حال درم بیار ... خوب نیستم ... منتظرم ... حواست هست خدا جون ؟ میترسم .. یعنی میشه بیست شهریور دلم شاد باشه ؟ خدایا ؟ لطفاااااااااااا... پنجشنبه 9 شهریور 1391 ساعت 17:47
-
159
پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1391 08:40
خدایا دستمو بگیر چهارشنبه 8 شهریور 1391 ساعت 14:47
-
158
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1391 21:44
سکوت کردم این روزها و فقط نگاهت میکنم . لطفا تو هم اینکار را با من نکن ، چون من مثل تو قدرتمند نیستم ... یکشنبه 5 شهریور ماه سال 1391 ساعت 23:32
-
157
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1391 22:01
سلام خدا جون.باهات کلی حرف دارم.خواستم حرفامو شفاهی بهت بگم ولی دیدم نه نمیتونم.زبونم نمیچرخید به صحبت کردن. یادته اون دختره تو مشهد بود اسمش رباب بود؟ چادری بود و صورتن مثبت؟زیاد ارایش نمیکرد؟ یادته دو تا سیمکارت داشت و دو تا گوشی ؟ یادته چنتا دوست پسر داشت؟ خداجون امروز شنیدم عقد کرده با یکی.خدایا دیدی مامانم به...
-
156
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1391 00:24
سلام خدا.چرا کمکم نمی کنی خدا.خسته شدم از چشم انتظاری.من جز تو کسیو ندارم.نا امیدم نکن خدا جونم چهارشنبه 1 شهریور 1391 ساعت 00:45
-
155
یکشنبه 5 شهریورماه سال 1391 10:37
نبینم سرت خلوت باشه:دی! به یادتم م م م :مااااااااااااااچ دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت 16:34
-
154
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 13:19
خداوندا در این ماهی که گذشت برای تمام لحظات پر برکت و پر مهری که مهمانت بودیم سپاس و سپاس... خدایا برای تمام لطفهات سپاس... خدایا برای بودنت سپاس... عید سعید فطر رو به تمام دوستان تبریک میگم... دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت 03:54
-
153
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 01:24
. شنبه 28 مرداد 1391 ساعت 23:06
-
152
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 01:33
خدایا در این لحظه ی عزیز اذان و غروبی که از هر غروب جمعه دلگیرتره یه لحظه به حرفم گوش کن فقط یه لحظه قول میدم زیاد حرف نزنم خدایــــــــــــــــــــــــــــــــــــآ قول بده کمکم کنی خدایا ازون قولایه الکی که من بهت میدم نده خدایا کمکم کن چهارشنبه 25 مرداد ماه سال 1391 ساعت 20:11
-
151
شنبه 28 مردادماه سال 1391 01:11
سلام خدا جون امروز رفتم ثبت نام واسه تربیت معلم خدایا خودت قبولم کن شماهم برام دعاکن یادت نره دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت 12:56
-
150
جمعه 27 مردادماه سال 1391 00:26
سلام به خدا خدایا خیلی وقته باهات حرف نزدم خودت میدونی چه قد دوستت دارم وبهت نیازمندم میدونم گناه کردم اما گناهای من به بزرگی بخشش توهم نمیرسه میدونم گناه کردم میدونم واجباتت و وقتی انجام میدم که مشکلی دارم مث حالا خدای متعال تورا قسم میدهم به ذات مقدس خودت من امسال تربیت معلم قبول بشم خودت میدونی که خونه نداریم وفقط...
-
149
پنجشنبه 26 مردادماه سال 1391 12:49
همیشه تو فکر خدا هستم....عشق من خداست نه کس دیگه ای. شنبه 21 مرداد 1391 ساعت 17:57
-
148
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 04:41
وای الهی! خدایا کمکش کن ن ن ن ن ن ن ن ن ن جمعه 20 مرداد 1391 ساعت 14:28
-
147
شنبه 21 مردادماه سال 1391 16:57
شب قدراولت به صبح رسید .برات نامه نوشتم و گذاشتم لای قرانت به فرشته هاتم گفتم حتمابه دستت برسونن .ممنون که اجازه دادی امشبو باهات حرف بزنم خیلییییییییییییی دوستت دارم خیلی خدایی.می بوسمت خدای من. چهارشنبه 18 مرداد 1391 ساعت 03:57
-
146
جمعه 20 مردادماه سال 1391 21:17
خدا الان ک شب قدره!!!!!!خیلی آ دارن دعا می کنن! لطفا دعای همه شون- همه مونو- مستجاب کن! خیلی گلی ی ی ی ی خدای من ن ن ن ن :ماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااچ چ چ چ چ چ چ چهارشنبه 18 مرداد 1391 ساعت 02:07
-
145
جمعه 20 مردادماه سال 1391 01:40
سلام خدا خدای عزیز میدونی چی شده؟! چه سؤال احمقانه ای بود! معلومه که میدونی. خدا، اون سه تا درس رو افتاده یکیش از اون درسای مهمه یعنی در کل از شش تا درسی که ترم بعدی میتونیم برداریم احتمالا من و اون فقط سر سه تا کلاس با هم باشیم اینکه میگم احتمالا یعنی ممکنه حتی کمتر از سه تا کلاس باشه. حالا این که هیچی! میدونی چون...
-
144
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 14:36
خدایا نمی دونم چرا شاید من آدم بزدلی هستم ولی تو خوب می دونی با بندگانت چکار کنی خوب میدونی کجا و کی یادشون بندازی که چه کارهایی در حقت کردن یا کارهایی که باید رو به بدترین نحو ممکن نکردن ... خوب میدونی چه وقت یه تلنگر بهشون وارد کنی که تمام عمر تنشون رو بلرزونه خدایا دیروز با تمام وجودم ازت خواستم... نماز نخوندم دعا...
-
143
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 00:14
خدای عزیزم من از حکمت کارهات سر در نمیارم . این خانم که داری امتحانش میکنی ، ایمانش قوی تر از این حرفهاست ولی طفلک با هر نفسش داره عذاب میکشه . کمکش کن ... جمعه 13 مرداد ماه سال 1391 ساعت 19:46
-
142
چهارشنبه 18 مردادماه سال 1391 02:01
تو که بنده خدا هستی بگو خدایا یک سنگ برزگی بیانداز این ناو هواپیما بر امریکایی که روش خیلی تبلیغ می کنه که این چنینه و اون چنینه موشک به بدنه ش اثر نداره تازه چار تا ناوچه هم از اون با زیر دریایی محافظت می کنن و یازده هزار کارمند دارد مثل یک شهرک می باشه و چهار طبقه است و دویست و پنجاه هواپیما رو عرشه اش جا می گیره و...
-
141
سهشنبه 17 مردادماه سال 1391 01:28
دیشب مردی که در تمام عمر به عنوان بت می پرستیدم و دوستش داشتم با یک اس ام اس برای من مرد . واقعا ممنونم خدا تو همیشه ماه رمضون من رو شوکه می کنی چهارشنبه 11 مرداد ماه سال 1391 ساعت 14:06
-
140
دوشنبه 16 مردادماه سال 1391 20:49
بد صاحب خونه ای هستی خدا... انقدر بهمان خوش گذشته که نفهمیدم این ده روز کی گذشت... آخر، جانم به قربانت.. اینطوری که نمی شود... فکر ما خطا کارها را هم بکن.. یک دهه گذشته و هیچ چیز از این مهمانی، سهم ِ من بدکار و آدم بد ِ قصه ها نشده... جز دعای عهدی که یار وفادار شش ساله ی من ست... اصلن چیز زیادی نمی خواهم.. همین دعا را...
-
139
یکشنبه 15 مردادماه سال 1391 16:43
سلام خدام! بازم من ِ سرکش پیدام شد این ورا.. راستش خودت که بهتر از من میدونی، از وقتی چند تا پست نوشتم ولی تایید نشد دیگه از اینجا زده شدم با خودم می گفتم اینجا هم سانسور داره.. اومدن به اینجا رو واسه خودم قدغن کرده بودم، چون نمی خواستم به این تشبیه برسم که نکنه بارگاه اصلی و خداییت هم اینجوریه.. که با سانسور به حرف...
-
138
شنبه 14 مردادماه سال 1391 00:06
خالق من بهشتی دارد نزدیک ٬ زیبا و بزرگ و دوزخی دارد کوچک و بعید و در پی دلیلی ست که ببخشد ما را گاهی به بهانه ی یک دعا در حق دیگری و شاید امروز آن روز بی دلیل باشد . . . پنجشنبه 5 مرداد 1391 ساعت 04:26
-
137
جمعه 13 مردادماه سال 1391 14:40
خدایا همه چیز رو در این شبهای عزیز به دستهای پر قدرتت میسپارم.... پنجشنبه 5 مرداد 1391 ساعت 04:20
-
136
پنجشنبه 12 مردادماه سال 1391 01:47
سلام خدایا تو رو به عشقت قسم کار این بنده خدا رو راه بنداز ... سه شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 11:43