-
288
چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1392 21:40
منم دلم میخواد یه چیزی بنویسم برای خدا.اما بلد نبودم کجاباید بنویسم مثل بقیه. خدایا دلم گرفته،نگاهم کن.رو توازم برنگردون. ای خدا کاش مثل مامانم کنارم بودی که هروقت ناراحتت میکردم میپریدم .انقدر ب.وست میکردم که منو ببخشی.اما تو که مادرم نیستی.خدایا بازم اشتباه کردم میدونم اما این بارم منو ببخش.نذار زندگیم داغون شه.یا...
-
287
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:33
خدای خوبم کمکمون کن که بدجور بهت احتیاج داریم ازت برمیاد دریغ نکن نگاهت و حمایتت رو ازمون یکشنبه 24 شهریور 1392 @ 02:26 ب.ظ
-
286
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:32
خدایا کمکم کن راه درست رو برم... یکشنبه 10 شهریور 1392 @ 23:33
-
285
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:31
خدایا کاش میشد هروقت کسی دلمو شکست بدوم بپرم تو بغلت و گریه کنم. ای خدا کاش یه وبلاگ داشتی و واقعا جواب کامنتمو میدادی.کاش میشد با چشام ببینمت.اونوقت اگه اون سره دنیام بودی میومدم ببینمت.کاش واقعا جواب کامنتمو بدی.خیلی دوست دارم.چند روزه دلم برات خیلی تنگ شده چون نماز نخوندم.هیچ وقت روتو ازم برنگردون چون تو باهام...
-
283
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:30
هر وقت می آمدم اینجا درد دل و حرفهای آدمها ساکتم می کرد. می گفتم من هیچم میان این همه دعا ... باید خودم حل شان کنم ... مشکلات هست ... همیشه حالا اما دلم پر است. هر دردی بدتر از درد است. شاکی ام . عاجزانه گریه می کنم. معامله با تو نباید این نهایتش شود. هوم؟ پس دست به کار شو تا از حال نرفته ام ... خـــدا که می گویم...
-
284
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:30
سلام خدا جوونم اینجا یه بنده خدا گفته برات کامنت بزارم منم مثل اون دلم تنگته دلم خیلی گرفته ازت چرا جوابمو نمیدی آخه منم آدمم ؟نیستم؟ اصلا منو داری؟ به حرفام گوش میدی؟ آدمات از همه طرف دارن دلمو میشکنن با حرفاشون ...منم کمر خم نمیکنم خدایا ......من کاری به هیشکی ندارم ولی همه به من کار دارن .بغض بدی گلومه گرفته دارم...
-
282
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:28
امشب شب قدر هست... حواست به ادمهای این پایین باشه... یکشنبه 6 مرداد 1392 @ 01:32 ق.ظ
-
281
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:26
من خدائی دارم که در این نزدیکی است,نه درآن بالاها,یاد او ذکرمن است درغم و در شادی, او خدائیست که همواره مرا میخواند... منتظر حضور سبزت هستم سه‌شنبه 15 مرداد 1392 @ 20:33
-
280
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:25
سلام خدا. دوشنبه 17 تیر 1392 @ 00:09
-
279
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:24
انقد زندگیم آپشناش فول شده که اومدم واسه برد تیم ملی والیبال ازت تشکر کنم!اصن دیشب که بارون اوومد و دعا کردم ، فهمیدم والیبالو می بریم! مقسی شنبه 8 تیر 1392 @ 06:29 ب.ظ
-
278
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:21
سلام خدا. فردا قراره یک زوج از دوستانم مادر و پدر ِ یک پسر کوچولو به اسم مانی بشن. البته ممکنه اسمش بعدا تغییر کنه ولی فعلا با همین اسم میشناسمش. همه چیز به خوبی بگذره..باشه؟ ممنون خدا. یکشنبه 12 خرداد 1392 @ 23:14
-
277
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:19
سلام خدا جون از کارایی که توگذشته ام انجام دادم خیلی بشیمونم .کمکم کن که آبروم نره .که تنها یار ویاورم توهستی خداجون دوست دارم کمکم کن سه‌شنبه 31 اردیبهشت 1392 @ 05:17 ب.ظ
-
276
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:18
جند وقت پیش توی 1 جمع فامیلی بودیم و پسر 13 ساله یه یکی از حاضرین اسباب بازی دخترعموی 5 ساله شو خراب کرد. دختره زد زیر گریه و تا وقتی که آرومش کردم و اسباب بازیشو تعمیر کردم داشت گریه می کرد. بعد هم که اسباب بازیش درست شد دیگه گریه کردناشم تموم شد.. تو همون اتفاق یه لحظه یاد تو افتادم خدا جونم. اینکه بعضی وقت ها یه...
-
275
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:18
کسی دیگه درد دل نمیکنه یا تو دیگه توجه نمیکنی به بنده هات؟ آدمهای این پایین به کمکت احتیاج دارن. تنهاشون نذار. جمعه 6 اردیبهشت 1392 @ 07:01 ب.ظ
-
274
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:16
خدایا خیلی دنبالت گشتم . دلم بدجوری گرفته . خواهش می کنم به حرمت آبروی حضرت زهرا نذار آبروم بره دوشنبه 2 اردیبهشت 1392 @ 20:49
-
273
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:15
من همین 261 قبلیم خدا ! یعنی از 8 بهمن پارسال تا الان سرت انقدر خلوت بوده خدا ؟؟ نوچ نو چ ! باور نمیکنم ! به گمونم زنگ خونه ت خراب شده وگرنه خیلی ها زنگو زدن ! اومدم بگم شرایط روحیم ، اوضاع کاریم ...داغونم ...به فریادم برس خدا ... سه‌شنبه 27 فروردین 1392 @ 22:59
-
272
پنجشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:14
خدایا کمک کن همسرم عاقل باشه و منو نزنه.صورتم کبود شده. .. سه‌شنبه 20 فروردین 1392 @ 22:05
-
271
سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1392 22:45
سلام خوبی خدا ؟ اینروزها که همه مشغول عیددیدنی هستن بعضیا روی تخت بیمارستان مریض افتادن خدایا کمک کن سلامتیشون رو پیدا کنن پنجشنبه 8 فروردین 1392 ساعت 16:37
-
269
سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1392 22:43
سلام ای خدای بهار...خدای شکوفه ها و پروانه ها ...خدای طبیعت و طراوت ...خدائی که اینهمه زیبائی ، فقط برازنده ی مخلوقی چون توئه ! خیلی دوستت دارم و ازت میخوام سال نو برای تک تک آدمها سال ِ اتفاقهای شیرین باشه ... خدای ِ من کمکم که یه کارخوب امسال برام پیدا بشه ...دلشوره ها و نگرانی هامو ازم بگیر ...دوستت دارم و بهت...
-
270
سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1392 22:43
یارب چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان- دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 16:43
-
268
سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1392 22:42
چه دو راهیه سختیه خدا....کمک کن... اگه این راهو برم خودم داغون میشم اگه اون یکی راهو برم زندگی یه نفر دیگه رو نابود میکنم...کمکم کن.... جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 23:51
-
267
سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1392 22:42
روز دوشنبه عصر،91/12/21..انتظار..انتظار..انتظار و من..منکه امروز پنجمین روزه که دارم ثانیه به ثانیه این انتظار لعنتی رو با بغض و اشک قورت میدم..من که حتی اگه بخوای اون روزم مُهربزنی روش که جواب مثبته و مهلتم کم ،بازم ازدر خونت نمیرم اما ..این انتظار لعنتی منو داره میکشه..یعنی انقدرسست بودم که یه شک، یه...
-
266
سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1392 22:40
ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﯾﺎ ﻓﺎﺭﺝ ﺍﻟﻬﻢ ﻭ ﯾﺎ ﮐﺎﺷﻒ ﺍﻟﻐﻢ.ﻓﺮﺝ ﻫﻤﯽ ﻭ ﯾﺴﺮ ﺍﻣﺮﯼ ﻭ ﺍﺭﺣﻢ ﺿﻌﻔﯽ ﻭ ﻗﻠﻪ ﺣﯿﻠﺘﯽ ﻭﺍﺭﺭﻗﻨﯽ ﻣﻦ ﺣﯿﺚ ﻻ ﺍﺣﺘﺴﺐ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ.......ﺧﺪﺍﺟﻮﻧﻢ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻇﺮﻓﯿﺘﻢ ﺁﮔﺎﻫﯽ...ﺗﺤﻤﻠﻤﻮ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ...ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﯿﺘﻮ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﻢ....~ﺱ .......ﺩﺭﯾﺎﺍﺍﺏ ﺩﻟﻤﻮ جمعه 11 اسفند 1391 ساعت 23:19
-
262
سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1392 22:36
ای خدا ممنونم ازت بابت همه چی بی توخوش کنم چشمای آرزومو به چی ببخش اگه بر ژاییزم ببخشاگه زردم ببخش اگه توی تنهاییم توروگم کردم همه جارو گشتم ازهمه گذشتم هیچکی مثل تونیست ترانه ی عشقی بهانه ی اشکم ای خدا خدا خدا چهارشنبه 11 بهمن ماه سال 1391 ساعت 16:29
-
261
جمعه 25 اسفند‌ماه سال 1391 23:10
اومدم بگم مرسی خدا ..امتحانا تموم شد و همه جوره خدائی کردی واسم ..مخصوصا واسه امتحان آخر که دقیقا حس کردم چطوری هوامو داشتی... مخلصتم خدا ...شکرت . یکشنبه 8 بهمن 1391 ساعت 22:34
-
260
پنجشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1391 21:06
سلام معلومه ک خدا هست لحظه ای شک نکن داره نگات میکنه و با نگاه مهربون و گرمش با عشق ب تماشات نشسته. ب این همه عجولیت لبخند میزنه ب این ک در آغوششی ولی دنبال خدا میگردی:) شک نکن شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 21:34
-
259
یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1391 00:11
کمکککککککککککککککککککک دوشنبه 2 بهمن 1391 ساعت 23:02
-
258
سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1391 22:39
فرجی کن یا فتاح ... پنجشنبه 28 دی 1391 ساعت 20:51
-
257
شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1391 21:57
کمککککککککککککککککککککدوشنبه 2بهمن 1391 ساعت 23:02
-
256
سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1391 21:41
سلام به تو بنده خدا پنجشنبه 28 دی 1391 ساعت 19:33