سلام خدا .
میدونم که تا تو نخوای من نمیام سمت ات . پس سلام
دوباره من فرار کرده از تو برگشتم .
دلم آغوش گرم و مهربون ات رو می خواد تا غم و غصه هام رو بگم .
درد دل کنم . از گرفتاری هام بگم و گله کنم .
کمترین خواسته هام رو بگم تا به زبون آورده باشم خواسته هام رو .هر چند کمی بعد که به این خواسته ها میرسم یادم میره که ....
بماند خودت خوبی ؟
یکشنبه 4 دی 1390 ساعت 15:01